وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

آخرین نظرات
پیوندها

وقت بخیر : )

 

خوب هستین؟ نیستین؟! کجایین پس؟ : دی

ایشالا بهتر شین : )

 

اولین مطلب سال 94 وبلاگ رو تقدیمتون میکنم با کلی گل : ) [چقد مهربونم من : دی]

 

بابت دیر آپ کردن عذر میخوام ولی وبلاگه دیگه هر وقت حسش بیاد وبلاگ شخصی رو آپ میکنن

منم یه مدته کلا بی حس : )))

 

بریم سراغ ریواس : )))

حقیقتش میخواستم در مورد ریا یه چیزایی بگم گفتم یه اسم عجیب براش بذارم تنها چیزی که به ذهنم اومد ریواس بود : دی

 

مثلا میشه اینجوری برداشت کرد ریا واس ماست , که میشه ریواس : ))

[تن اجدادم به خاطر این خلاقیت من داره تو گور سینه خیز میره : دی]

 

اول بگیم ریا یعنی چی کلا : )

یعنی با نشون دادن کارهای خوبمون به دیگران بین اونا اعتبار  کسب کنیم

 

همه ما از ریا بد میگیم ولی بیشتر جاها اینکارو خودمون انجام میدیم

به نظر من ریا کردن از اینکه بگیم من دیروز روزه گرفتمو اینچیزا گذشته

و داره به یه مریضیه پیشرفته تر تبدیل میشه

تقصیر بعضی مسئولینیم هس [هفته دیگه زندان اوین منتظرتونم : دی , البته میگن قراره اوینو تبدیل به بوستان کنن , پس زیر درخت آلبالو منتظرتونم : دی]

 

مثلا یه خواننده میخواد مجوز آلبومشو بگیره مدیر تولید آلبومش بهش میگه واسه اینکه روال کار راحت تر بشه باید واسه فلان ولادت آهنگ بخونی , واسه شهدا و..

 

چند وقت پیش قهرمان پرورش اندام جهان اومده بود ایران میخواست واسه آقایون و خانوما کلاس آموزشی برگزار کنه مسئولین و اسپانسری که ایشونو آورده بود ایران , اولین کاری که بعد از آوردن ایشون کرد این بود که ایشونو برد مزار شهدا :|

 

ریا وقتی بوجود میاد که قانون به درستی انجام نشه و سلیقه دخالت داشته باشه (بیشتر وقتا به خاطر بی قانونی هست ممکنه دلایل دیگه هم داشته باشه)

 

مثلا اگر واسه وزیر ارشاد تعریف کنن که آلبوم باید این چارچوبو داشته باشه دیگه قانون نانوشته پیش نمیاد که طرف مجبور باشه واسه مجوز گرفتن شهدا و امامامونو وسیله قرار بده

 

وقتی آدم ریاکار میشه و پز کارای خوبشو به بقیه میده , آدمایه اطرافشو نسبت به خودش خوب میکنه اما از درون خودش حالت بدی پیدا میکنه , ولی برعکس کسی که آدم خالصی باشه وقتی کار خوبی انجام میده یه آرامش و اعتماد به نفسی درونش پیدا میکنه که شاید ارزشش خیلی بیشتر باشه

[یه جایی خوندم نقطه مقابل ریا خلوصه منم استفاده کردم : دی]

 

گلوم خشک شد از بس نصیحت کردم : ))

خو ریا نکنین دیه اه اه : دی

 

ضمنا تعداد کامنتایه مطلب قبلی خیلی کم شده نسبت به قبل

اینطوری ادامه بدین دیه از مطلب خبری نیس : )))))) [وای چقد شماها ترسیدین : دی]

 

راستی اگه پیشنهادی واسه مطلبایه بعدی داشتین بگین حتما حتما : دی من استفاده میکنم

 

روز خوش

سلام به همه ی دوستانی که هر روز سر میزنن ولی مطلب جدیدی نمیبینن : )

الکی مثلا وبلاگ کلی بازدید ثابت داره : دی

 

و سلام به همه ی اونایی که مطلبو میخونن : )

امروز 25 اسفند ماه هستش و تا 94 ــه عزیز چند روزه دیگه باقی مونده

نمیدونم واسه شما 93 چطوری گذشت ,

اما با اینکه از کوچیکی از عددای فرد بدم میومد ولی 93 خدارو شکر زیادم بد نبود , 

البته زندگیه دیه بالا پایین داره , فوت پدر بزرگ عزیزم شاید بدترینش بود

(خدا رفتگانه شما رو هم رحمت کنه)

 

اگه زیاد سخت نگیریم , به نظرم 93 حداقل براا من ساله نسبتا خوبی بود (گوش شیطون کر : دی)

 

البته بستگی به دید آدم داره که اتفاقارو چجوری ببینه , مثلا شما به رانندگی علاقه دارین گواهینامه میگیرین کلی خوشحالین ولی مادرتون چون میترسه خدایی نکرده تصادف کنین دوست نداره هیچ وقت گواهینامه داشته باشین ,

یا مثلا دختر خونواده ازدواج میکنه از نظر خودش بزرگترین اتفاق زندگیش پیش اومده و خوشحاله ولی اگه از مادرش بپرسین چجور سالی بود میگه دخترمو بردن خونه شوهر دیه نمیبینمش (الکی مثلا شوهر زیاده : دی)

 

به بعضیا از نظر خودمون خوبی کردیم ولی از نظر خودش بدترین کارو در حقش کردیم

به بعضیا بدی کردیم ولی شاید به نفعش شده باشه

واسه همینه که میگن کسی از حکمت خدا خبر نداره

 

از اونایی که از من ناراحتن عذر میخوام , اونایی ام که ازم خوشحالن دستم درد نکنه : دی

برایه هر دو گروه (راضی و ناراضی از من : دی) ساله خوبی رو از خدا میخوام (به دعای گربه .. : دی)

اینکه بدی کسی رو ببخشی با اینکه بگی بخشیدمت فرق میکنه , انتظار ندارم کسی منو زبونی ببخشه , اما میخوام از ته دلتون ببخشینم اگه اشتباهی سر زده از من ( أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ ..)

فردا شبم , شب چهارشنبه سوری میفته , بهترین چهارشنبه ی عمرتونو براتون آرزو میکنم

جشن بگیرین ولی خطر بازی نکنین : دی (الکی مثلا من صدا سیما ایرانم دارم هشدار میدم : دی)

 

عرضی ندارم حضورتون , اگر مقدوره لطفا بفرمایید سال 93 برای شما چگونه گذشت و اینکه انتظار شما از سال جدید به چه صورت است عایا : دی (دارم تمرین میکنم واسه پایان نامه سال دیگم : دی)

 

خداحافظ 93 ــه عزیز , و درود بر شرفت 94 ــک من : )))

 

وقت بخیر : )

اینقد زود زود مطلب میذارم واسم یه دست نمیزنین؟ : ))

بچه به این خوبی کی دیده هان؟ کی دیده؟ : ))

 

ببخشید خو چرا میزنین : )

ببخشیدو واسه اونایی که براشون مهمه (مطلب بذارم یا نذارم) گفتم

مدیونین اگه بقیه به خودشون بگیرن : دی

 

عییش چقد لوس شدم من : دی یا بودم؟ : )))

حسودی نکنین آدم تو دل برو ندیدین خو به من چه : ))))

 

جدا از شوخی واقعا بابت اینکه دیر مطلب گذاشتم عذر میخوام از همگی

یخورده درگیر بودم , تنبلی ام کردم البته : )

 

ما که شانس نداشتیم آدم تو دل برویی باشیم ولی دیدین بعضیا نه لباس خوب میپوشن , اخلاقشونم سگیه سگی , ولی باز همه دوسشون دارن :|

 

بعضی وقتا فک میکنیم مثلا چون فلانی اون لباسو داشت بقیه دوسش داشتن , یا میگیم چون مثلا نماز خونه همه دوسش دارن

یا میگیم چون آدم رک و راستیه همه دوسش ..

یا مثلا چون شوخی میکنه یا ..

 

البته هستن اینطور آدمایی که مثلا چون استعداد شوخی بالایی دارن! بقیه رو جذب میکنن

ولی صحبت من رو آدمایی هست که یخورده بیخودی بقیه دوسشون دارن : ))

این آدما تاثیر زیادی روی همه میذارن , شما یه نفرو میبینین که خیلی اصطلاحا باحاله , بعد یه ذره ذره بین میشین رووش میگین شاید منم کفش اونو بپوشم مثه این جذاب بشم ! , یا اگه مثه اون حرف بزنم , یا اگه موقع راه رفتن دستمو مثه اون تو جیبم بذارم و غیره : دی

 

حالا این طرفی که خیلی جذابه شاید موقع راه رفتن اتفاقی دستشو تو جیبش گذاشته منو شما هم همونو دیدیم ازش تقلید میکنیم که شاید مثه اون باحالو جذاب بشیم : ))

 

چند وقت پیشا یه گدا (توو کانادا بود فک میکنم) یه عکسی ازش منتشر شده بود طرف چشماش رنگی بود یه ذره هم قیافش خوب بود , کم مونده بود دختر پولدارای خارجی دسته جمعی برن خواستگاریش ! , کلی تو فیسبوکو .. طرفدار واسش جمع شده بود : دی (بعد میگن ایرانیا فلانن , خودتون فلانین : دی)

 

به قول ما تربتیا (البته ریا نشه من خارجی هستم : دی) طرف ستاره گرمی داره (سِتَره گَرمه دَرَه)

 

به نظرتون خوبه اینجوری بشیم؟ یعنی ما بشیم کانون توجه ؟

مثلا دوست دارین پولدار باشین ولی تو چش نباشین یا پولدار باشین و کاملا تو چشم؟

دارید کسی که اطرافتون باشه و کانون باشه؟ (کانون جاذبه نه کانون قلم چی : دی)

شده از کسی تقلید کنین که مثلا کانون توجه بشین؟ (توو بچگی مثلا؟ : دی , بزرگ شدین چی؟ : دی)

 

اینقد گفتین آپ نمیکنی اینم آپ کُشتین مَنو : )))

بازم از بچه هایی که به فکر هستن و وبلاگو دنبال میکنن ممنونم و مراتب قدردانی خودمو رو سرشون خراب میکنم : )))

 

الان شبه , پس شب خوش : )

وقت بخیر : )

شب یلداست امشب : ) , اول از هر چیزی امیدوارم خوشی هاتون به اندازه بلندی این شب ادامه دار باشه و غماتون به اندازه بلندی این شب کم بشه ! (زیاد جدی نگیرین جمله رو : دی)

 

قبلنا وقتی میومدم مطلب بنویسم یه چیزی تو ذهنم بود بعد کم کم پر و بال میدادم یه چیزی در میومد امشب اصلا موضوع ندارم حالا قراره حرف بزنم تا شاید یه نکته ای از حرفام در بیاد : دی

 

حالا نه که مطلبای قبل پر نکته بود : )))

هدف دور هم بودنه آقا , حتما که نباس نصیحت کنی و حرفای گنده تر از دهنت بزنی , والا : دی

چند روزی بود واسه دوتا از سایتام یه مشکلی پیش اومده بود کلی اینور اونور زدم مشکل رفع بشه درس نشد : |

البته خیلی چیزا یاد گرفتم تو همین پروسه اینور اونور زدن : دی

امشب اتفاقی مشکلو رفع کردم : دی , اصا یه وضعیه الان , ذوق مرگ شدم : دی

ولی خوب مشکل فقط واسه من نبود کلی سایتای غیر ایرانی ام اینطوری شده بودن ولی کسی به جواب نرسیده بود , تو فرومای خارجی کلی تاپیک سوال زدن خارجیا تا بتونن مشکلشونو رفع کنن بعضیا راهنمایی کرده بودن ولی بازم رفع نشد , باورتون نمیشه رفع کردنش کمتر از چند ثانیه طول میکشه : دی , البته من هر جا تونستم اطلاع رسانی کردم تا اونام مشکلشون رفع بشه : )

میدونین قبلن این مشکل وجود نداش اما هر سایتی نیاز داره بروز رسانی بشه منم سایتو بروز کردم اینطوری شد که مشکل دار شد , سایتو برگردوندم به همون حالت قبل بازم درس نشد کلا نا امید شده بودم : دی

 

یعنی دیروز من سرمو کرده بودم زیر پتو به این فک میکردم قبلن که این مشکله وجود نداش چقد خوب بود , احساس از دست دادن چیزی که قبلا داشتین و الان ندارین خیلی عذاب آوره !

 

شما یک درصد فک کنین خونه نداشتین و مجبور بودین تو خیابون , پارک , زیر پل ! یا .. زندگی کنین!

فک کنین بابا نبود بهتون پول تو جیبی بده یا واسه خونه غذا و .. بیاره و شما مجبور به چه کارایی میشدین!

به این فک کنین امنیت شهرتون صفر درصد بود و شب از ترس حمله دزد و.. مجبور بودین چاقو و.. زیر پتو غایم کنین! (کشورای آفریقایی این مشکلو دارن)

 

یا مثلا فک کنین قانونی تو کشور وجود نداش و مثلا با سبزی فروش محل سر قیمت دعواتون میشد و طرف چون ازتون ناراحت بوده میاد به برادر یا خواهرتون چاقو میزنه !

 

شب بلندیه میتونین به داشته هاتون بهتر فک کنین و حتی ازشون لذت ببرین : )

از اونی که به من داشته هامو داده ممنونم : )

 

نمیدونم بدرد بخور شد مطلبم یا نه ولی همینکه این وبلاگ و شماهارو دارم که واسم کامنت میذارین واقعا سپاسگزار خدا م : )

 

امشب زیاد سرد نیس : دی ولی پتو رو خوب بکشین رووتون سرما نخورین در حال فکر به داشته هاتون : )

 

امیدوارم شب با آرامشی داشته باشین امشب : )

وقت بخیر : )

ساعت حدود 1:30 نصفه شبه : دی , نمیدونم چی شد ولی شد دیگه , منم اومدم بنویسم : )

 

اینروزا نمیدونم چم شده ولی زیاد به مرگ فک میکنم ! , البته میگن بد نیست فک کنی به مردن و آخرتو ..

منتها فک کردن من دیگه داره زیاد از حد میشه

جاتون خالی چند روز پیش با رفقا رفتیم فوتسال آخرای بازی سرعتم یکم زیاد بود توپو هم میخواستم شوت کنم , تعادلم به هم خورد رفتم تو دیوار : دی , طفلک دیوار : )))

یه طوری خوردم به دیوار که خودم صدای استخونارو شنیدم , افتادم زمین , دست و کمرم درد میکرد یه هفته ای , دکتر رفتم عکس گرفتن گفتن نشکسته خدارو شکر : )

 

فوت مرتضی پاشایی عزیزم شاید مزید بر علت شده !

تا حالا چند بار تو خلوت خودمو جای اون گذاشتم ! , یکی از اونایی که رفته بود ملاقاتش تو مصاحبش  میگه از مرتضی پرسیدم فرق تو با من چیه , مرتضی گفت من از همه لحظه هام استفاده میکنم و لذت میبرم , از خنده مادرم بگیر تا چیزای دیگه .. , خدا رحمتش کنه , با خودم فک میکنم اگه جای اون بودم واقعا لذت میبردم؟! , شاید آره !

 

فک کنم اثرات تنهایی ام باشه یکم ! , احسان رفیقمون (pesareiran) چند وقت پیش ازدواج کرد منم تنها شدم یکم : ) (البته مرامش زیاده زنگ میزنه گهگاه ولی بیرون کمتر میریم دیگه) , صالح هست البته : دی , ولی خوب هر کسی به جای خودش دیگه : )

 

آدم دورش که خالی میشه یخورده افسرده میشه , داداشم سربازیه , خواهرمم یه شهر دیگه دانشگاه و.. , رضا مونده و حوضش : )))

 

نزدیک کنکور ارشدم هستم , شاید این تنهایی بد نباشه , بالاخره حکمت خداست دیگه یهو دیدی به واسطه همین اوضاع فعلی , لطف کرد ارشدو قبول شدیم : )))

 

انقد من مشاوره دادم یه بارم شما راهنمایی کنین خو : )

آدم تو این وضع باید امیدوار باشه یا بذاره زمان خودش بگذره؟!

میشه شرایطو به نفع خودمون تغییر بدیم؟!

 

به قول خارجیا : دی "هلپ می" : ))

شبتون خوش : )

سلام , وقتتون بخیر : )

 
ااول از بچه هایی که وبلاگو حمایت میکنن یه تشکری بکنم , واقعا دستتون درست : )
لطفشون کم نشده نسبت به من و وبلاگ خودشون , با اینکه من وبلاگو کم آپ میکنم ولی بازم میانو سر میزنن , واقعا ممنونم : )
 
از همین الان تا شروع ماه محرم یک هفته باقی مونده , محرم همیشه جایگاه خاصی واسه ما داشته , مثه عید نوروز , یا مثلا ماه رمضون , کلا اینا چیزایه خاصی ان واسه ما ایرانیا
 
خدا قسمت کنه 120 تا از این ماه ها و اعیادو با هم ببینیم : ))
 
آدم عید نوروز زنگ میزنه به دوستاش عیدو تبریک میگه , ماه رمضون موقع سحر رفیقاشو بیدار میکنه , بعضی وقتام تا سحر با همن : )
 
محرم یکم شرایطش ویژه تره , شما فک کنین , شبا با دوستتون میرین مسجد واسه مراسم , همیشه خنده های همو دیدین ولی تو این ماه با هم گریه میکنین , بعضی وقتا گریه کردن از رو ناراحتیه , بعضی وقتا از رو خوشحالی , ولی گریه محرم خیلی خاص تره , گریه محرم بیشتر واسه خود آدمه , گریه میکنیم تا شاید به خاطر ظلمی که به اون 72 نفر شده به واسطه مظلومیت اونا , خدا از کارایی که کردیم بگذره , یکم بحث سنگین شد : دی
 
من یادمه کوچیک تر تر تر که بودم , تو مسجد نمیدونستم واس چی دارن گریه میکنن , بعد سعی میکردم به یه چیزی فک کنم تا گریه ام دراد : ))
مثلا فک میکردم اگه بابای خودم جای حضرت ابوالفضل اونقدر تیر خورده بود من چیکار میکردم : دی
یکی دو سال همینطوری گذشت دیگه تیر خوردن بابام داشت عادت میشد واسم منم گریم در نمیومد : دی , بعد به این فک کردم که مثلا اونروز صدای تلوزیونو زیاد کردم تا اعصاب داداشمو بهم بریزم کار بدی بود بذار از خدا بخوام منو ببخشه , بعد گریه میکردم میگفتم خدا به خاطر امام حسین که اونطوری اذیتش کردن از من بگذر : )
 
تا الان که جواب داده : دی , هر سال روش من همینه واس گریه کردن : ))
 
اون 72 نفر که واقعا همشون مرد بودن ! , شما فک کن میخوای بری مغازه اگه یه سگ تو کوچه باشه میترسی کلا بیخیال مغازه میشی , حالا حضرت از وسط چند هزار تا آدم وحشیو مسلح میره مَشکو آب کنه ! , یا مثلا حضرت قاسم با سن کمش داوطلب جنگ میشه ! , به نظرتون اینا به گریه ماها احتیاج دارن؟ , به نظرتون گریه واسه دلسوزی نسبت به این آدما باید باشه؟
 
به نظر من محرم تاثیرشو گذاشته و بازم میذاره واسه نسلای بعد , البته اگه محرمو فقط یه داستان ندونن و به مسخره نگیرن فداکاریاشونو!
 
مسخره که میگم یه طورایی الانم شاید خودمونم بهش فک کنیم , خوب درستم هست از نظر ما , شما فک کن 4 تا بچه تشنه باشن بعد بگن از جلوی تیر بار باید رد بشی تا واسه اونا آب بیاری ! , اول از همه میگیم 4 تا بچه میمیرن حداقل منم به عنوان یک آدم زنده میمونم ! , دوم میگیم شاید لحظه ی آخر کمک بیاد از غیب ! منم خودمو الکی به کشتن ندم !
 
حالا فک کنین آدم چقدر باید حس نو دوستی داشته باشه که حتی اگه یک درصدم احتمال بده بتونه از اون تیربار رد بشه اونکارو انجام بده !
اینجاهاست که میتونیم بفهمیم چقد خودخواهیم
 
کاش رفاقتا رو تو این ماه یاد بگیریم , کاش بشه بیشتر به این مسائلی که هر سال محرم واسمون نقل میکنن با یه نگاه دیگه بهتر بهشون فک کنیم , یکم از اون خلوصی که خدا به بچگیامون داده بود بهش برسیم , کاش همونی بشیم که خودمونم دوست داریم باشیم! , تو قرآنم داریم آدم همیشه دنبال رسیدن به ذات خداست , ذات خدا هم شامل همه ی صفات خوب میشه : )
 
تو مراسمای محرم اگه یه جایی واسه خودتون گریتون اومد و خواستین از خدا طلب بخشش کنین , اون وسطا بگین از ادمینم بگذر : )
 
شبتون خوش : )

سلام , وقت بخیر

خخخ واسه مطلب جدید یه صلوات ختم کنین بیزحمت : دی

نیست من ادمین سایت گوگلم واسه همین سرم خیلی شلوغه : دی ,

خیلی وقته آرایشگام نرفتم تازه : ))

 

دیگه شرمنده همینقد از وقتم به شما میرسه : دی ,

باقی وقتمو فروختم به جاش پیاز سیب زمینی خریدم از گشنگی نمیرم : دی

 

جدا از شوخی واقعا ببخشید بابت این مدت , واقعا نرسیدم مطلب بذارم

عوضش سر میزدم کامنتارو جواب میدادم : ) , چقد من بچه خوبیم : )

 

مطلب این سری رو قراره فان کنیم دور هم بخندیم : دی

از عنوان مطلبم معلومه : )))

 

چشمتون روز بد نبینه ما یه گربه داریم هر سال میاد زیر زمین چند تا بچه میزاد , یکم که راه افتادن ولشون میکنه تا ما بزرگشون کنیم : دی

پارسالم سه تا بچه آورد دوتاشون خوشگل بودن یکیشون سیاه بود : دی

دوتاشون (خوشگل + سیاه) متاسفانه به علت سو تغذیه فوت شدن : دی

یکی از اون خوشگلاش زنده مونده (یحتمل همسایه بهش غذا میده : دی)

یه گربه زرد ملوس که اوایل خیلی میترسید در حدی که تا مارو میدید صفر تا صد رو 2 ثانیه تا بالای پشت بوم پُر میکرد : دی البته الان دیگه طبیعیش کرده : دی

درو ک باز میذاریم از حیاط باد بیاد : دی (به علت نداشتن کولر : دی)

این حیوونی میاد دم در (مرز بین حیاط و خونه) دراز میکشه ولی جرئت نداره بیاد توو : )

چند ماهی دراز کشید : دی تا اینکه الان تقریبا یه گربه بالغ شده و نمیدونم از کجا یه بچه گربه ماده : دی باهاش دوست شده و به شدت نسبت به هم ابراز علاقه میکنن : دی

 

خوب تا اینجا گربه ترسو و ملوس ما الان دیگه مرد خونه شده : )

میو میو عوض شده : دی

 

نمیدونم واسه شمام پیش اومده یا نه , ولی خیلی وقتا تو یه موقعیت پایینی هستیم که زیر دست چند نفر حساب میشیم , بعد یه مدت جامون عوض میشه , یعنی افرادی زیر دست ما میشن

مثلا مدرسه رو یادتون بیارین , سوم راهنمایی یا پیش دانشگاهی بالا دستی بودیم : دی

 

خوب این یه پروسه طبیعیه که با زمان این وضع پیش میاد , ولی صحبت سر اینه که وقتی یه رده پایین هستیم و بالا دستیارو میبینیم , شاید بگیم عملکردش خیلی ضعیفه اگه من بودم فلان کار میکردم و..

 

بعضیا اعتقادشون اینه آدم هر جا که قرار داره باید بهترین باشه , بهترین بودن به نظر من یعنی طوری عمل کنیم که به نفع جمع باشه , این وسط شاید مهره های اصلی زیادی حذف بشن ! ولی در کل به سود اکثریت میشه

 

بعضیام اینطوری فک میکنن که نباید حاشیه ایجاد کرد , باید یه نوار صافی رو که از قبل بوده ادامه بدیم

و زیاد اهل ریسک نیستن , البته ریسک بدون فکر شکست صد در صده

ولی بدون ریسکم زندگی تغییر زیادی نمیکنه , شما فک کنین مثلا والیبال ایران با همون شکل قبلش کار میکرد ! , خولیو ولاسکویی که 5 بار ایتالیا رو قهرمان کرد باهاش قرارداد نمیبستن و دوباره با مثلا آقا کارخانه : دی قرار داد سرمربی گری رو تمدید میکردن !

ریسک برای اینکار فقط هزینه ای بوده که برای ولاسکو صرف شده , ولی عملکرد ولاسکو قبلا بررسی شده , پس یه ریسکه با فکر بوده !

 

حالا بعضیا هستن تو چتروم , طرف مثلا 10-15 سالشه بعد شنیده که عشق چیز خوبیه : دی

بعد میاد تو چتروم ندیده و نشناخته عاشق میشه : دی

بعضیاشون ریسک تنها بیرون رفتن با اون طرف , حتی خونه رفتن رو هم قبول میکنن !

حتی یک مورد هم دیده نشده که آشنایی به این شکل باعث خوشبختی آدم بشه !

حتی اگه ازدواج کنین پسره میپرسه تو که با من دوست شدی شاید با یکی دیگم بودی !

دختره میگه یادته چطوری التماس میکردی شماره بدم , ای بدبخت !

پسره میگه ..

دختره میگه .. !!

 

ریسک ازدواج به این شکلو قبول نکنید ! , دختر خانوما محترم یه غریبه بیاد خواستگاریتون شانس خوشبختیتون بیشتر از اینه که با عشق چترومیتون از خونه فرار کنین !

 

کسی که ندیده (نه عکسی دیده , نه خودتونو) عاشق شما میشه , یا فکر شومی داره , یا تحت تاثیر تعریفای دروغ شما از خودتون قرار گرفته (خونمون مظفریست , بابا سه تا شرکت داره , 7 تا ماشین تو پارکینگه , دیشب دبی بودم !)

یا فقط واسه سرگرمی میخواد یه مدت با شما باشه !

یا ..

 

تو این دو هفته من دو مورد شنیدم دختر خانومی که اصلا فکرشو کسی نمیکرده با آقا پسر فرار کردن !

این نوع ریسک اصلا خوب نیس ! (قافیه داشت ریسک با نیس : دی)

 

ریسک واس ازدواج مثلا وقتی که یه مهندسی میاد خواستگاری دختر خانوم , تنها مشکلشم اینه که مثلا قیافش یکم خشنه ! , ولی نه سابقه داشته , کلی ام همه ازش تعریف میکنن و..

دختر خانوم گیر نده طرف چرا اینطوریه , مرد بوده مثه آدم اومده خواستگاری عوض اینکه تو خیابون دنبال .. باشه !

 

گیر ندین که چرا لاغره , چرا چاقه و.. اینا چیزایی نیستن که خوشبختی آدمو بسازن

البته نه اینکه اصلا مهم نباشه ! , ولی مثلا دختر خانومه گیرش سر اینه که طرف اگه زانتیا داشت ازدواج میکردم ولی الان پژو داره نمیخوامش !

 

بعد 10 سال خواستگارای قبلیتونو نگاه کنین شاید وضعشون از آقا بالاسر الانتون بهتر باشه

میو میو عوض میشه : )

 

اینقد حرف زدم تا سال دیگم پست نذارم همین یه دونه جواب میده : دی

خوب شما بگین چه وقتایی ریسک میکنین , اصلا اهل ریسک هستین؟

حاضرین ماشین زیر پاتونو بفروشین طلا بخرین تا مثلا شاید طلا گرون بشه یا نشه و شما سود کنین؟

چقد اهل اینکارا هستین؟

 

روز خوش : )

سلام , وقت بخیر : )

 

دیگه عادت شده اول همه پستام در مورد تاخیر ارسال مطالب بنویسم

ازتون عذر میخوام اما یه نکته وجود داره : )

 

خدارو شکر به خاطر لطفی که بچه ها به من داشتن کامنتایی که واسم میفرستین بار محتواییش از مطلبی که من میفرستم بعضی وقتا خیلی خیلی بیشتره !

صحبتم اینه که حتما نباید مطلب جدید قرار بدیم تا وبلاگ آپدیت به نظر بیاد

گاهی وقتا خوندن کامنتا از ده تا مطلب هم با ارزش تر و تازه تره !

پیشنهاد میکنم کامنتهای مطالب قبلو مطالعه کنین چون چیزی کمتر از خود مطلب ندارن

 

خوب حالا اگه منو بخشیدین و قانع شدین بریم سراغ مطلب جدیدمون : )

 

مطلب این پستم از عنوانش میشه توضیحش داد : )

" حرفمو قبول ندارم " در مورد حرفایی هستش که میزنیم اما خودمون قبولشون نداریم !

یا کارهایی که انجام میدیم اما اونو , کار خوبی نمیدونیم !

 

شما فک کنین یه نفر یه اسلحه گذاشته رو شقیقه !!! سرتون و ازتون میخواد به خودتون فحش بدین !

(مورد داشتیم طرف بدون تهدید اسلحه هم اینکارو کرده : دی)

 

خوب شما نمیخواین اینکارو کنین اما شرایط طوریه که باید انجام بدین !

 

همیشه تهدید اسلحه نیست ,

شما یه پدری رو در نظر بگیرین که بچشو خیلی دوست داره , حالا اگه اون بچه تهدید کنه اگه برام دوچرخه نخریدین یک روز باهات قهر میکنم !! (زمان ما با اینکه کلی التماس میکردیم باباها رو , آخرش دوچرخرو که نمیخریدن هیچ یه کتکم میخوردیم : دی)

 

هدفم اینه بگم که تهدید همیشه سخت افزاری نیست بعضی وقتا فشار سیاسی , فشار حرف مردم ! , فشار عذاب قبر !! و.. باعث میشه یه سری کارارو که دوست نداریم انجام بدیم و یه سری ام که دوست داریم اما انجام ندیم

 

حجاب اجباری , فرم مدارس , استانداردهای کشورها و.. چیزایی هستن که بعضی وقتا ما دوسشون نداریم اما باید انجام بدیم

 

همسایه جدید ما میخواست خونشو بدون اطلاع شهرداری بسازه (به خاطر هزینه های که داره) اما یکی از همسایه های دیگمون چون دید با ساختن اون خونه , خونه خودش کم ارزش میشه به شهرداری گزارش داد !

 

همسایه جدید استانداردهارو قبول نداشت (به خاطر هزینه هاش) , همسایه قدیم با اینکه میدونست ممکنه زندگی همسایه جدید بهم بخوره به خاطر شرایطی که برای خونه اش پیش میومد مجبور به گزارش شد !

 

من شنیدم اون همسایه جدید که قرار بود خونه بسازه کلی نفرین کردن همسایه قدیم مارو , منتها آدم می مونه کدوم بیشتر حق داره !!

 

بعضی آدما ذات درستی دارن ولی بعضی وقتا مجبور به کارایی میشن که ممکنه یه نفر که اونو نمیشناسه بهش بگه جانی !

 

خیلی از خودکشی ها همین مدلی ان !

مثلا طرف یه کار خیلی بدی انجام داده (حالا هر چی !) ولی وجدانش نمیتونه همون یه دونه کارو هضم کنه و نهایتا باعث خودکشی میشه !

 

به نظرتون تو کدوم جامعه یا کشورها بیشتر پیش میاد که مردم فک کنن مجبورن کاری رو انجام بدن؟

مشکل از مردمشونه یا کشورشون؟

مردم بی قانونی رو دوست دارن؟ یا قانون درست تنظیم نشده؟

 

 

روزتون خوش : )

سلام , وقت بخیر : )

عذر خواهی منو واسه دیر دیر مطلب گذاشتن میبخشید خودتون , من دیگه هی نگم : دی

 

این مطلبم بیشتر سوالیه : ) , یعنی طوریه که باید شما بگین چطوری درست تره ؟ کدوم اصلا خوب نیست یا ..

مطلب طوریه که نظر هر کسی متفاوته بر اساس عقایدی که داره , خونواده ای که بزرگ شده , شرایط محیطی اطراف خودش داشته و خیلی چیزای دیگه

 

داستان سر انتخاب کردن شریک زندگی هستش : )

آدما چه خانوم چه آقا به یه سنی که میرسن باید انتخاب کنن , خانوما از بین خواستگارایی که واسشون میان و آقایونم از بین دختر خانومایی که بهشون معرفی میشه

 

من از شما سوال دارم , حرفایی که میخوام ادامه همین مطلب براتون بگم شما کدوم راهو انتخاب میکنین؟ نظرتون چیه اصلا؟ چی باید باشه ؟ چیو نباید در نظر بگیریم ؟ معیار دیگه ای هست؟ : )

 

خوب حاضرین الان؟ کمربنداتونو ببندین پلیس جریمه نکنه یه وخ : دی

در عقب بازه , باز کن دوباره ببند : )))

 

از پسرا شروع میکنم : )

پسرای نوجوون و رو به جوون : دی معمولا وقتی دنبال شریک زندگی میگردن (شایدم شریک موقت!!) چند تا راه پیش روشون هست (البته اگه بخوان خودشون انتخاب کنن و الا داستان کلا فرق داره)

 

یه روش منسوخ وجود داره : دی اونم اینکه یه موتور تهیه میکنن و سر ظهر منتظر میشن مدارس محترم : ))) دخترانه تعطیل بشه و دنبال سرویس راه بیفتن و بعد دختر خانوما رو داخل کوچه ها اینقدر اسکرت کنن : دی تا بالاخره نتیجه بده و بختشون باز بشه (دو طرف بدبخت بشن : دی)

 

روش بعدی مشابه همون قبلیه منتها عوض ظهر , شب میرن کاشانی متر میکنن تا سوژه مورد نظر رویت بشه و بازم داستان اسکرت و غیره : دی

 

روش بعدی دانشگاه هستش , از جزوه بگیرین تا ..

 

روشای مشابه دیگه ای هم هستن که خودتون حرفه ای ترین دیگه خخ

به این روشا میگن مستقیم : )) , یعنی دو طرف همون میبینن اگه از نظر ظاهری اکی بودن رابطه شروع میشه 

 

روشای غیر مستقیم خیلی زیادن : )))

روش اول همین چتروم مثلا : ), طرف میاد داخل روم چادر میزنه و منتظره یه خانوم وارد بشه و فورا خصوصی و درخواست دوستی و غیره : ))

حتی دیده شده اینقد این آقا داخل روم فعالیت میکنه تا امتیازش بره بالا و ناظر بشه

و در مقابل تایید نظارت خانومای روم , ازشون بخواد داخل شهر با هم قرار بذارن تا تایید کنه !!! (کسی به خودش نگیره : دی)

 

بریم سراغ روش بعد : )

خخ یه روش سنتی هست طرف گوشیشو بر میداره به شماره های ناشناس زنگ میزنه و تا دید دختره شروع به چاخان میکنه : )))) , خدایا تا این پسرارو نکُشتی از دنیا نبرشون : دی

 

روشای غیر مستقیم بیشتر مجازی هستن , به اینترنت ربط دارن , فیس , لاین و.. هم جز همین روشاست

 

خیلی از این روشا جواب داده و پسرای زیادی بهره بردند : دی

به جمله بالا اگر دقت کنین متوجه میشین که همه تقصیر به گردن پسرا نیست : )

 

همه اینارو گفتم تا برسم به اینجا : )

خوب این روشا هست و خیلی بیشتر از اینام هست (من چندتا مثال زدم فقط) ,

 

حالا یه آقا پسر داریم میخواد بره خواستگاری , بگین خوب؟ : دی

همه این روشارو حفظه و میدونه دختر خانومای زیادی تو این جریانات حضور دارن 

چطوری میتونه بهترین انتخابو داشته باشه؟ منظورم اینه چطوری میتونه با دل قرص بره خواستگاری طرف مورد نظرش؟ شاید بگین باید صبر کنه خوب تا چند وقت میتونه صبر کنه تا شریک آیندشو پیدا کنه؟

 

همش از آقایون گفتیم : )

خانوم محترمی که واسش خواستگار میاد و همه این روشارو دیده , دیده پسرا چطوری جلو مدرسه بودن و.. , دیده تو چتروما چه خبره , دیده ..

چطوری با دل قرص انتخاب کنه؟

 

حرفم اینه 

مشکل کجاست؟ عقاید باید عوض بشه؟ مگه نه اینکه ایرانیا اکثرشون مسلمونن و رابطه دختر پسرو هیچ جوره نمیتونن قبول کنن (با اینکه الان خیلی از این رابطه ها هست!)

به نظرتون دلیل افزایش متوسط سن ازدواج میتونه این باشه که آدما صبر کردن بهترین انتخابو داشته باشن؟

 

حتما جریانی که چند روز پیش تو تربت اتفاق افتادو شنیدین؟

همون خانوم دکتر متاهلی که با یه آقا که همسر و بچه داره با هم گرفتنشون؟

 

شما بگین مشکل کجاست؟

 

شبتون بخیر : )

سلام , وقت بخیر : )

 

یه مدت مطلب نداشتم : ) , البته زود زود مطلب دادن همیشه خوب نیست ,

خیلیا هنوز همین چند تا رو هم نخوندن : دی

 

با همه اینا , از بچه هایی که همیشه وبلاگو دنبال میکنن عذر میخوام

و دستشونو میبوسم (قسمت دومش فقط دَست آقا پسرا : دی)

 

قراره این سری از تنهایی بنویسم : (

خیلی سخته وقتی یه نفر میگه تنهام بگیم درکت میکنم , 

شاید دلداری فقط بشه حسابش کرد

 

زبون صالح لال گوش شیطون کَر , یه لحظه فک کنین یکی از نزدیکانتون خدایی نکرده فوت بشه

کلی خاطره تو ذهنتون رد و بدل میشه , تمام لحظاتی که کنار هم بودین , حرفایی که بهم زدین

رفتارایی که باعث ناراحتیش شدین !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی همیشه با فوت یه نفر سراغ آدم نمیاد

یه دختر خانومی که کل فکر و ذکرش (از دورانی که فهمیده دوست داشتن چیه) یه نفر بوده !

(اون نفر محترم قاعدتا پسر هستن : دی)

هر چی از بقیه مخفی کرده جلوی اون راحت گفته , 

جلوی بقیه سرسنگین جلوی اون واسه خوشحالیش شوخ و شنگ رفتار کرده

روراستو صادق بوده , چیزی از خوبی واسش کم نذاشته

بعد از یه مدت با عباراتی مثله , "من در موردت اشتباه فک میکردم" "من یه خانوم میخوام نه دلقک!"

و.. روبرو میشه!

احساس تنهایی ..

 

یا پدری که واسه راحتی بچه هاش و زودتر شروع کردن زندگیشون قبل از مرگش تمام اموالشو بین بچه هاش تقسیم میکنه و بعد از اینکه تمام مراحل اداریش تموم شد و بچه های عزیزشون صاحب همه چی شدن به پدرشون پیشنهاد خانه سالمندان میدن ! یا حتی دیده شده پدر مقاومت کرده و به ناسزا گفتن بچه ها به پدرشون و حتی بیرون کردنش از خونه ختم شده !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی خیلی درد بزرگیه , خیلی از خودکشی ها , سکته های قلبی و.. به خاطر همین پیش میاد

من یه مستند دیدم طرف فلج کامل زیر گردن بود , درخواست کرده بود دکترش راحتش کنه !

حتی به دادگاه کشیده بود موضوعو تا به دکترش اجازه بدن اونو بکشه !

شاید بگیم فلج باعث شده همچین درخواستی داشته باشه , آره

ولی فلج باعث تنهایی میشه , و این تنهایی هست که آدمو تا این حد میکشونه 

 

اگه دیدیم یه نفر خودشو زیر پل دار زده , اگه دیدیم یه نفر خودشو آتیش زده , اگه دیدیم یه نفر

میخواد تا بکشنش ! , همیشه نگیم احمقه , نگیم دارو مصرف کرده , به تنهایی اون فرد فک کنیم

 

تنها راه حل تنهایی زمانه , و دواشم صبر : )

روزای آخر ماه رمضونه , صبر کردن واسه شکمو یخورده یاد گرفتیم ,

ولی صبر روحی خیلی سخت تره 

 

امیدوارم خدا به هممون صبر بده : )

شبتون بخیر : )