وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

آخرین نظرات
پیوندها

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام , وقت بخیر : )

 

دیگه عادت شده اول همه پستام در مورد تاخیر ارسال مطالب بنویسم

ازتون عذر میخوام اما یه نکته وجود داره : )

 

خدارو شکر به خاطر لطفی که بچه ها به من داشتن کامنتایی که واسم میفرستین بار محتواییش از مطلبی که من میفرستم بعضی وقتا خیلی خیلی بیشتره !

صحبتم اینه که حتما نباید مطلب جدید قرار بدیم تا وبلاگ آپدیت به نظر بیاد

گاهی وقتا خوندن کامنتا از ده تا مطلب هم با ارزش تر و تازه تره !

پیشنهاد میکنم کامنتهای مطالب قبلو مطالعه کنین چون چیزی کمتر از خود مطلب ندارن

 

خوب حالا اگه منو بخشیدین و قانع شدین بریم سراغ مطلب جدیدمون : )

 

مطلب این پستم از عنوانش میشه توضیحش داد : )

" حرفمو قبول ندارم " در مورد حرفایی هستش که میزنیم اما خودمون قبولشون نداریم !

یا کارهایی که انجام میدیم اما اونو , کار خوبی نمیدونیم !

 

شما فک کنین یه نفر یه اسلحه گذاشته رو شقیقه !!! سرتون و ازتون میخواد به خودتون فحش بدین !

(مورد داشتیم طرف بدون تهدید اسلحه هم اینکارو کرده : دی)

 

خوب شما نمیخواین اینکارو کنین اما شرایط طوریه که باید انجام بدین !

 

همیشه تهدید اسلحه نیست ,

شما یه پدری رو در نظر بگیرین که بچشو خیلی دوست داره , حالا اگه اون بچه تهدید کنه اگه برام دوچرخه نخریدین یک روز باهات قهر میکنم !! (زمان ما با اینکه کلی التماس میکردیم باباها رو , آخرش دوچرخرو که نمیخریدن هیچ یه کتکم میخوردیم : دی)

 

هدفم اینه بگم که تهدید همیشه سخت افزاری نیست بعضی وقتا فشار سیاسی , فشار حرف مردم ! , فشار عذاب قبر !! و.. باعث میشه یه سری کارارو که دوست نداریم انجام بدیم و یه سری ام که دوست داریم اما انجام ندیم

 

حجاب اجباری , فرم مدارس , استانداردهای کشورها و.. چیزایی هستن که بعضی وقتا ما دوسشون نداریم اما باید انجام بدیم

 

همسایه جدید ما میخواست خونشو بدون اطلاع شهرداری بسازه (به خاطر هزینه های که داره) اما یکی از همسایه های دیگمون چون دید با ساختن اون خونه , خونه خودش کم ارزش میشه به شهرداری گزارش داد !

 

همسایه جدید استانداردهارو قبول نداشت (به خاطر هزینه هاش) , همسایه قدیم با اینکه میدونست ممکنه زندگی همسایه جدید بهم بخوره به خاطر شرایطی که برای خونه اش پیش میومد مجبور به گزارش شد !

 

من شنیدم اون همسایه جدید که قرار بود خونه بسازه کلی نفرین کردن همسایه قدیم مارو , منتها آدم می مونه کدوم بیشتر حق داره !!

 

بعضی آدما ذات درستی دارن ولی بعضی وقتا مجبور به کارایی میشن که ممکنه یه نفر که اونو نمیشناسه بهش بگه جانی !

 

خیلی از خودکشی ها همین مدلی ان !

مثلا طرف یه کار خیلی بدی انجام داده (حالا هر چی !) ولی وجدانش نمیتونه همون یه دونه کارو هضم کنه و نهایتا باعث خودکشی میشه !

 

به نظرتون تو کدوم جامعه یا کشورها بیشتر پیش میاد که مردم فک کنن مجبورن کاری رو انجام بدن؟

مشکل از مردمشونه یا کشورشون؟

مردم بی قانونی رو دوست دارن؟ یا قانون درست تنظیم نشده؟

 

 

روزتون خوش : )

سلام , وقت بخیر : )

عذر خواهی منو واسه دیر دیر مطلب گذاشتن میبخشید خودتون , من دیگه هی نگم : دی

 

این مطلبم بیشتر سوالیه : ) , یعنی طوریه که باید شما بگین چطوری درست تره ؟ کدوم اصلا خوب نیست یا ..

مطلب طوریه که نظر هر کسی متفاوته بر اساس عقایدی که داره , خونواده ای که بزرگ شده , شرایط محیطی اطراف خودش داشته و خیلی چیزای دیگه

 

داستان سر انتخاب کردن شریک زندگی هستش : )

آدما چه خانوم چه آقا به یه سنی که میرسن باید انتخاب کنن , خانوما از بین خواستگارایی که واسشون میان و آقایونم از بین دختر خانومایی که بهشون معرفی میشه

 

من از شما سوال دارم , حرفایی که میخوام ادامه همین مطلب براتون بگم شما کدوم راهو انتخاب میکنین؟ نظرتون چیه اصلا؟ چی باید باشه ؟ چیو نباید در نظر بگیریم ؟ معیار دیگه ای هست؟ : )

 

خوب حاضرین الان؟ کمربنداتونو ببندین پلیس جریمه نکنه یه وخ : دی

در عقب بازه , باز کن دوباره ببند : )))

 

از پسرا شروع میکنم : )

پسرای نوجوون و رو به جوون : دی معمولا وقتی دنبال شریک زندگی میگردن (شایدم شریک موقت!!) چند تا راه پیش روشون هست (البته اگه بخوان خودشون انتخاب کنن و الا داستان کلا فرق داره)

 

یه روش منسوخ وجود داره : دی اونم اینکه یه موتور تهیه میکنن و سر ظهر منتظر میشن مدارس محترم : ))) دخترانه تعطیل بشه و دنبال سرویس راه بیفتن و بعد دختر خانوما رو داخل کوچه ها اینقدر اسکرت کنن : دی تا بالاخره نتیجه بده و بختشون باز بشه (دو طرف بدبخت بشن : دی)

 

روش بعدی مشابه همون قبلیه منتها عوض ظهر , شب میرن کاشانی متر میکنن تا سوژه مورد نظر رویت بشه و بازم داستان اسکرت و غیره : دی

 

روش بعدی دانشگاه هستش , از جزوه بگیرین تا ..

 

روشای مشابه دیگه ای هم هستن که خودتون حرفه ای ترین دیگه خخ

به این روشا میگن مستقیم : )) , یعنی دو طرف همون میبینن اگه از نظر ظاهری اکی بودن رابطه شروع میشه 

 

روشای غیر مستقیم خیلی زیادن : )))

روش اول همین چتروم مثلا : ), طرف میاد داخل روم چادر میزنه و منتظره یه خانوم وارد بشه و فورا خصوصی و درخواست دوستی و غیره : ))

حتی دیده شده اینقد این آقا داخل روم فعالیت میکنه تا امتیازش بره بالا و ناظر بشه

و در مقابل تایید نظارت خانومای روم , ازشون بخواد داخل شهر با هم قرار بذارن تا تایید کنه !!! (کسی به خودش نگیره : دی)

 

بریم سراغ روش بعد : )

خخ یه روش سنتی هست طرف گوشیشو بر میداره به شماره های ناشناس زنگ میزنه و تا دید دختره شروع به چاخان میکنه : )))) , خدایا تا این پسرارو نکُشتی از دنیا نبرشون : دی

 

روشای غیر مستقیم بیشتر مجازی هستن , به اینترنت ربط دارن , فیس , لاین و.. هم جز همین روشاست

 

خیلی از این روشا جواب داده و پسرای زیادی بهره بردند : دی

به جمله بالا اگر دقت کنین متوجه میشین که همه تقصیر به گردن پسرا نیست : )

 

همه اینارو گفتم تا برسم به اینجا : )

خوب این روشا هست و خیلی بیشتر از اینام هست (من چندتا مثال زدم فقط) ,

 

حالا یه آقا پسر داریم میخواد بره خواستگاری , بگین خوب؟ : دی

همه این روشارو حفظه و میدونه دختر خانومای زیادی تو این جریانات حضور دارن 

چطوری میتونه بهترین انتخابو داشته باشه؟ منظورم اینه چطوری میتونه با دل قرص بره خواستگاری طرف مورد نظرش؟ شاید بگین باید صبر کنه خوب تا چند وقت میتونه صبر کنه تا شریک آیندشو پیدا کنه؟

 

همش از آقایون گفتیم : )

خانوم محترمی که واسش خواستگار میاد و همه این روشارو دیده , دیده پسرا چطوری جلو مدرسه بودن و.. , دیده تو چتروما چه خبره , دیده ..

چطوری با دل قرص انتخاب کنه؟

 

حرفم اینه 

مشکل کجاست؟ عقاید باید عوض بشه؟ مگه نه اینکه ایرانیا اکثرشون مسلمونن و رابطه دختر پسرو هیچ جوره نمیتونن قبول کنن (با اینکه الان خیلی از این رابطه ها هست!)

به نظرتون دلیل افزایش متوسط سن ازدواج میتونه این باشه که آدما صبر کردن بهترین انتخابو داشته باشن؟

 

حتما جریانی که چند روز پیش تو تربت اتفاق افتادو شنیدین؟

همون خانوم دکتر متاهلی که با یه آقا که همسر و بچه داره با هم گرفتنشون؟

 

شما بگین مشکل کجاست؟

 

شبتون بخیر : )

سلام , وقت بخیر : )

 

یه مدت مطلب نداشتم : ) , البته زود زود مطلب دادن همیشه خوب نیست ,

خیلیا هنوز همین چند تا رو هم نخوندن : دی

 

با همه اینا , از بچه هایی که همیشه وبلاگو دنبال میکنن عذر میخوام

و دستشونو میبوسم (قسمت دومش فقط دَست آقا پسرا : دی)

 

قراره این سری از تنهایی بنویسم : (

خیلی سخته وقتی یه نفر میگه تنهام بگیم درکت میکنم , 

شاید دلداری فقط بشه حسابش کرد

 

زبون صالح لال گوش شیطون کَر , یه لحظه فک کنین یکی از نزدیکانتون خدایی نکرده فوت بشه

کلی خاطره تو ذهنتون رد و بدل میشه , تمام لحظاتی که کنار هم بودین , حرفایی که بهم زدین

رفتارایی که باعث ناراحتیش شدین !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی همیشه با فوت یه نفر سراغ آدم نمیاد

یه دختر خانومی که کل فکر و ذکرش (از دورانی که فهمیده دوست داشتن چیه) یه نفر بوده !

(اون نفر محترم قاعدتا پسر هستن : دی)

هر چی از بقیه مخفی کرده جلوی اون راحت گفته , 

جلوی بقیه سرسنگین جلوی اون واسه خوشحالیش شوخ و شنگ رفتار کرده

روراستو صادق بوده , چیزی از خوبی واسش کم نذاشته

بعد از یه مدت با عباراتی مثله , "من در موردت اشتباه فک میکردم" "من یه خانوم میخوام نه دلقک!"

و.. روبرو میشه!

احساس تنهایی ..

 

یا پدری که واسه راحتی بچه هاش و زودتر شروع کردن زندگیشون قبل از مرگش تمام اموالشو بین بچه هاش تقسیم میکنه و بعد از اینکه تمام مراحل اداریش تموم شد و بچه های عزیزشون صاحب همه چی شدن به پدرشون پیشنهاد خانه سالمندان میدن ! یا حتی دیده شده پدر مقاومت کرده و به ناسزا گفتن بچه ها به پدرشون و حتی بیرون کردنش از خونه ختم شده !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی خیلی درد بزرگیه , خیلی از خودکشی ها , سکته های قلبی و.. به خاطر همین پیش میاد

من یه مستند دیدم طرف فلج کامل زیر گردن بود , درخواست کرده بود دکترش راحتش کنه !

حتی به دادگاه کشیده بود موضوعو تا به دکترش اجازه بدن اونو بکشه !

شاید بگیم فلج باعث شده همچین درخواستی داشته باشه , آره

ولی فلج باعث تنهایی میشه , و این تنهایی هست که آدمو تا این حد میکشونه 

 

اگه دیدیم یه نفر خودشو زیر پل دار زده , اگه دیدیم یه نفر خودشو آتیش زده , اگه دیدیم یه نفر

میخواد تا بکشنش ! , همیشه نگیم احمقه , نگیم دارو مصرف کرده , به تنهایی اون فرد فک کنیم

 

تنها راه حل تنهایی زمانه , و دواشم صبر : )

روزای آخر ماه رمضونه , صبر کردن واسه شکمو یخورده یاد گرفتیم ,

ولی صبر روحی خیلی سخت تره 

 

امیدوارم خدا به هممون صبر بده : )

شبتون بخیر : )