وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

آخرین نظرات
پیوندها

از تنهایی نوشتم

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ق.ظ

سلام , وقت بخیر : )

 

یه مدت مطلب نداشتم : ) , البته زود زود مطلب دادن همیشه خوب نیست ,

خیلیا هنوز همین چند تا رو هم نخوندن : دی

 

با همه اینا , از بچه هایی که همیشه وبلاگو دنبال میکنن عذر میخوام

و دستشونو میبوسم (قسمت دومش فقط دَست آقا پسرا : دی)

 

قراره این سری از تنهایی بنویسم : (

خیلی سخته وقتی یه نفر میگه تنهام بگیم درکت میکنم , 

شاید دلداری فقط بشه حسابش کرد

 

زبون صالح لال گوش شیطون کَر , یه لحظه فک کنین یکی از نزدیکانتون خدایی نکرده فوت بشه

کلی خاطره تو ذهنتون رد و بدل میشه , تمام لحظاتی که کنار هم بودین , حرفایی که بهم زدین

رفتارایی که باعث ناراحتیش شدین !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی همیشه با فوت یه نفر سراغ آدم نمیاد

یه دختر خانومی که کل فکر و ذکرش (از دورانی که فهمیده دوست داشتن چیه) یه نفر بوده !

(اون نفر محترم قاعدتا پسر هستن : دی)

هر چی از بقیه مخفی کرده جلوی اون راحت گفته , 

جلوی بقیه سرسنگین جلوی اون واسه خوشحالیش شوخ و شنگ رفتار کرده

روراستو صادق بوده , چیزی از خوبی واسش کم نذاشته

بعد از یه مدت با عباراتی مثله , "من در موردت اشتباه فک میکردم" "من یه خانوم میخوام نه دلقک!"

و.. روبرو میشه!

احساس تنهایی ..

 

یا پدری که واسه راحتی بچه هاش و زودتر شروع کردن زندگیشون قبل از مرگش تمام اموالشو بین بچه هاش تقسیم میکنه و بعد از اینکه تمام مراحل اداریش تموم شد و بچه های عزیزشون صاحب همه چی شدن به پدرشون پیشنهاد خانه سالمندان میدن ! یا حتی دیده شده پدر مقاومت کرده و به ناسزا گفتن بچه ها به پدرشون و حتی بیرون کردنش از خونه ختم شده !

احساس تنهایی ..

 

تنهایی خیلی درد بزرگیه , خیلی از خودکشی ها , سکته های قلبی و.. به خاطر همین پیش میاد

من یه مستند دیدم طرف فلج کامل زیر گردن بود , درخواست کرده بود دکترش راحتش کنه !

حتی به دادگاه کشیده بود موضوعو تا به دکترش اجازه بدن اونو بکشه !

شاید بگیم فلج باعث شده همچین درخواستی داشته باشه , آره

ولی فلج باعث تنهایی میشه , و این تنهایی هست که آدمو تا این حد میکشونه 

 

اگه دیدیم یه نفر خودشو زیر پل دار زده , اگه دیدیم یه نفر خودشو آتیش زده , اگه دیدیم یه نفر

میخواد تا بکشنش ! , همیشه نگیم احمقه , نگیم دارو مصرف کرده , به تنهایی اون فرد فک کنیم

 

تنها راه حل تنهایی زمانه , و دواشم صبر : )

روزای آخر ماه رمضونه , صبر کردن واسه شکمو یخورده یاد گرفتیم ,

ولی صبر روحی خیلی سخت تره 

 

امیدوارم خدا به هممون صبر بده : )

شبتون بخیر : )

 

نظرات (۱۰)

تنهایی تنهارفیقیست که هیچ سلامی رابی جواب نمی گذارداو اولین واخرین معشوق همه ادمهاست چه بخواهی چه نخواهی به اغوشش همیشه بازمی گردی واین مثه مرگ گریزناپذیراست.امادراین بین گاهی که به سراغش میروی مثل همیشه توراگرم دربرمی گیردوکسی را یارای رقابت با اونیست.
تنهایی... هیچ چیز به اندازه او غم انگیز نیست. تنهایی نام بیهوده زندگیست وقتی بیداری وقتی خسته وغمگینی وقتی میخوابی کابوس میبینی وقتی تنهایی سردت می شودانگار برف روی استخوان هایت نشسته باشد. تنهایی جهنمی نامتعارف است جهنمی بااتش سرد میان شعله هایی ازسرما یخ میزنی. تنهایی هول اوراست پراز ظلمتو ناشناختگی مثل خانه ای متروک درحاشیه جنگل.وقتی تنهایی به همه چیزو همه کس پناه می بریپخش می شوی در کوچه وخیابان بجای میروی که نباید بروی به ادمهایی سلام میکنی که نباید......
ببخشیدخیلی حرف زدم روزت خوش......
پاسخ:
ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻣﻦ ! ﺑﯿﺎ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﮑﺶ ! ﺍﺯ ﮐﺎﻓﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺩ ﻭ ﻧﯿﺸﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﮔﻠﻮﯼ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻭ ﻻﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎ , ﻣﻦ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﯿﺎ ﻣﺮﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎ ﻣﺮﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ! ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺩﺭ ﺳﻨﮓ ﺍﺳﺖ , ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﭘﯿﺮﯼ ﺳﺖ , ﺧﻤﯿﺪﻥ ﺗﮏ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﺳﺖ , ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﺠﺴﻢ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺪﻭﺩ ﺍﺳﺖ , ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﯽ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﻣﺮﮒ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻣﻦ ! ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﮑﻨﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻌﺮ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﻭﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻠﺦ ﺍﺳﺖ ﺗﻠﺦ ﻣﺜﻞ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﺩ ..

ممنون بابت متن زیبایی که گذاشتی : )

سلام بازم قولمو زیر پام گذاشتم...

تا حالا از دیدی که تو به تنهایی نگاه کردی نگاه نکرده بودم تنهایی همیشه برای من مثل یه پناه گاه بوده یه جایی که هر وقت از هر چیزی خسته شدم بهش پناه بردم بهم آرامش داده آرومم کرده باعث شده بتونم خودمو پیدا بهم کمک کرده تا بتونم به زندگی تو دنیایی ادامه بدم که هیچ چیزی اش قشنگ نیس نمیگم قشنگ نیس چون اگرم زشت شده ما آدما زشتش کردیم...

دکتر شریعتی حرفای خیلی خیلی قشنگی در موردتنهایی زدند پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید...

شب خوووووووووش...)).

پاسخ:
سلام , چه قولی؟ قرار بود کامنت نذارین خدایی نکرده ؟ : (

شاید مشکل از من بوده نتونستم منظورمو برسونم , 

من از احساس تنهایی گفتم , از اینکه یه نفر خودشو تو یه لحظه از عرش به فرش میبینه و ضربه میخوره ! , از اینکه زندگی براش تو یه لحظه از 100 به زیر صفر میرسه !

اما شما از خلوت کردن میگین , تنهایی مورد نظر شما و خلوت کردن فرقشون با احساس تنهایی که من ازش گفتم اینه که خلوت کردنو خود فرد برای خودش انتخاب میکنه تا بتونه آروم بشه , اما احساس تنهایی مثل زلزله میمونه , همه چیزو خراب میکنه و روال عادی رو به مخروبه تبدیل میکنه !

شب شما هم خوش : )
خوب مرد حسابی الان دخترا نمیگن چرا تبعیض قایل میشی و دست اونارو بوس نمی کنی ؟؟؟؟!!!!!!!!
از اینا بگزریم ولی این که همه زیر و بمت رو یکی بدونه و بزاره و بره خیلی خیته هم واسه تو هم واسه اون طرف ای قضیه روی مو یکی امتحان شده .
ممنون که خاطرات نحسمه زنده کردی رضا جان
پاسخ:
آینده نگری کردم مهتی خانوم آیندم وبلاگو ببینه ضایع نباشه : ))
خواهش میکنم : ))

مهتی خیلی به من لطف داری داداش ممنون که کامنت میذاری ,
یه عده از پسرا میخونن و فقط میخونن :|

ناظریتم میخوام بگیرم تو اینکاره نیستی خخ : )))

دوباره سلام...

دیشب که جواب کامنتمو گرفتم کاملا قانع شدم که حق باشماس اما وقتی تا صبح در موردش فکردم  دیدم یه جاهایی اشتباه کردید:

تنهایی مثل خیلی چیزای دیگه انواع مختلف داره اما اون پدر قبل از اینکه به تنهاییش فک کنه قلبش می شکنه خودش خورد میشه غرورش زیر پای فرزنداش له میشه پس در درجه ی اول تنها نمیشه شکسته میشه...

یا اون دختر خانم در درجه اول غرورش له میشه تنها میشه اما بیش تر از اینکه احساس تنهایی کنه احساس تنفر میکنه نسبت به هرچی پسره تنفر داره و حاظر نیس دوباره تجربش کنه...

شما از رسیدن یه آدم از 100 به صفر گفتید:شما یه لیوانو در نظر بگیریدکه اب جوش داخلش میرزید بعد اون آب داغو خالی کنید اب صفر درجه برزید داخلش چه اتفاقی برای لیوان میوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....

امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم...)))))

قصد داشتم تا پست بیستومتون کامنت نذارم ولی نتونستم جلوی این یکی کم اوردم.)))

روز خووووووووووش


پاسخ:
سلام : )

ممنون که روی مطالب و کامنتا فکر میکنین , این کاملا بر میگرده به شخصیت شما که حرفی که میزنین سطحی نیست

من قضاوت نمیکنم در مورد افکار شما , چون نمیتونم بگم همیشه حرف من درسته

از این قولا به خودتون ندین , چی میشه واسه هر مطلب 2تا 3تا 4تا یا .. کامنت بذارین؟ عایا ؟ : دی

وقتتون بخیر : )
سلام آقا رضا خوبین ایشالله؟؟؟

دقیقا همین طوره تنهایی خیلی سخته خیلی ولی بیشتر تنهایی ها برمیگرده به خودمون قبول داری؟مثلا همون دخترخانومی که گفتی اگه عشقش ترکش کنه خیلی بهش سخت میگذره!مشکل از خودمونه دیگه همیشه به چیزایی دل میبندیم که مطعلق به ما نیست همیشه زود به خیلی چیزا وابسته میشیم و متاسفاته تنهایی رو احساس میکنیم
یه دلیل دیگه هم داره...
(شعار نمیدم به یقین رسیدم)
اینکه ایمانمون ضعیفه انقدر ضعیفه که درک نمیکنیم تنها نیستیم هیچ وقت. همیشه یکی هس که مراقبمونه! ولی ما یه چیز دیگه میخایم اینکه ادما دوروبرمون باشن ادما...
تنهایی رو نمیشه از یک زاویه نگاه کرد فرق داره بستگی داره در هر صورت سخت و عذاب اوره امیدوارم دچارش نشی هیچ زاویشو!!!!

راستی عیدتون هم مبارک بهترین ها رو براتون آرزومندم ...بابای
پاسخ:
سلام , ممنونم شما خوبین؟ ایشاا.. که هستین : )

آدم علم غیب نداره که بدونه چند وقته دیگه طرف میخواد اینکارو باهاش کنه
ولی خوب قبول دارم که نباید زود اعتماد کرد تا شناخت نباشه نباس تا این حد وابسته شد

بعضی وقتا مسئله ایمان نیست , امام علی با اون همه عظمتش از شدت بغضی که تو گلوش بود تو چاه داد میزد ما که دیگه کفششم نیستیم !

عید شمام مبارک باشه , ممنونم همچنین برای شما , روزتون خوش
من لجبازی نکرده بودم اقا رضا .....ممنونم روزت بخیر
پاسخ:
رابطه ناظر و کاربر باید احترام دو طرفه باشه , خدارو شکر فعلا مشکل رفع شده , امیدوارم دیگه پیش نیاد , ممنونم روز شما هم بخیر باشه

آقا رضا؟؟؟؟؟؟؟؟

باز بگین به خودت قول نده چند روز گذشته؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
واقعا عذر میخوام : )
آخر شب یه دونه میذارم : )
  • بانوی سرخ
  • تنهایی:

    دراتاقم تنها

    باهزاران اندوه

    که نبودش پایان

    بادلی خسته وزرد،غمه تنهایی رامیبینم...

    من چرامیترسم؟وبه خودمیگویم:

    توکه تنهابودی

    چه درآن تازه بهاری که هنوز

    کودکی بیش نبودی،دوستت ازبام پرید

    دلت ازغضه شکست 

    آسمان باتوگریست وبهارت دی شد

    وتوتنهاماندی

    پس چرامیترسی؟

    توکه باتنهایی روزوشب همزادی

    توکه باتنهایی عاقبت خوکردی

    هیچ داری توبه یاد؟

    هرزمان بال گشودی....تابه پروازدرایی

    بال پروازتوبشکستند

    پرپروازتوبستندو.توتنهاماندی؟

    وهنوز تنهایی...

    پس چرامیترسی؟

    (به تنهاییم افتخارمیکنم چون میدانم تنهایی بهترازگداییه محبته)

    سلام مممنون بابته وبت!قشنگ بود..خیلی...شبت رنگی رنگی...بای

    و

    پاسخ:
    متن قشنگی بود , مرسی , شب شمام خوش

    قطار میرود

    تو میروی..

    تمام ایستگاه ها نیز میروند ......

    و من چه ساده ام که سال های سال

    کنار این قطار رفته،

    به انتظار نشسته ام

    و همچنان به نرده های ایستگاه رفته، تکیه داده ام

    پاسخ:
    ممنون بابت متن
    ﭘﺴﺮﺩﺭ ﭘﺎﺭﮎ ﻋﺎﺷﻖ یک ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ. ﺭﻓﺖ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻧﺸﺴﺖ و ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ. ﺩﺧﺘﺮ : ﮔﻔﺖ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﺷﻐﻞ ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﮎ ﭘﺴﺮﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﻭﯾﻼ ﺗﻮی ﻭﻟﻨﺠﮏ ﺩﺍﺭﻡ ،ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ؟؟؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ؟؟؟ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﺷﻐﻞ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ؟؟؟؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺰﺭﮔﻢ، ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ؟؟؟؟؟ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ! ﭘﺴﺮﮔﻔﺖ : ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﮎ!!
    پاسخ:
    اینا همیشه جز داستاناست , تو واقعیت نه یه پسر اینقد راحت از یه نفر میگذره نه دختر : ))