مشکلات چشم بصیرت !
وقت بخیر
ببخشید اینقد زود زود مطلب میذارم : ))
یعنی من موندم به کدوم ساز شماها نی نای نای کنم : ))
دیر مطلب میذارم میگین وبلاگو عنکبوت گرفته زود میذارم میگین باز بیکار شدی تو : ))
ولی دمتون گرم که باز نظرتونو میگین
اونایی که میان فقط میخونن حرومشون باشه مطالب ارزشمند من : دی
به قول شماها بیکار شدم در مورد یه موضوعی فک میکردم گفتم بنویسم
شماها هم تو فکر من شریک باشین : دی
بعضی وقتا یه موضوعی رو میدونین ولی بقیه نمیدونن بعد شما مجبورین تو خودتون نگه دارین که یه وقت موضوع کش دار نشه و باعث درد سر کسی نشه
مثلا همسایتون با خمپاره میزنه تو ماشین اون یکی همسایتون ولی شما از ترس اینکه شمارو هم به گلوله ببنده هیچی نمیگین (مثال تخیلی : دی)
یا مثلا مرد همسایه رو میبینین که با یکی بعله ! ولی چون پای آبرو در میونه حرفی نمیزنین
(نقش خیانت کارو ممکنه ممکنه زن همسایه , یا .. داشته باشه)
یا مثلا بعضی آدما رو که بهشون نزدیک ترینو خوب میشناسین جلو رویه شما حرفا یا کارایی انجام میدن که شما میدونین دروغ میگه و یا داره خیانت میکنه ولی چون رفیقتونه حرفی نمیزنین
(اینطور آدما تو چتروم زیادن هم آقا و هم خانوم : دی)
همه این چیزا باعث میشه شما خودخوری کنین , اعصابتون خورد باشه و..
حالا شما عمیق تر به موضوع نگاه کنین , فک کنین مثلا عروس خونواده داره به برادرتون خیانت میکنه و شما میدونین , یا فرضا دوماد خونواده به خواهرتون خیانت میکنه و شما اینو میفهمین !
حتی فک کردن بهشم سنگینه چه برسه که واقعن شما همچین خیانتی رو ببینین !
بحثو اینجا نگه داریم بریم سراغ آرزویه بچگیامون : )
همه ی آدما ذاتا کنجکاو هستن (با درجه کنجکاوی متفاوت البته)
همیشه میخواستیم بدونیم تو ذهن بقیه چی میگذره , حتی الانم همینطوریم !
مثلا دخترا تو دوران راهنمایی و دبیرستان بهم میگفتن به نظرت تو دبیرستان پسرانه چه خبره
و پسرا هم برعکس : )
یا مثلا زنایه همسایه با هم حرف میزنن میگن به نظرت اصغر آقا بغال زنشو میخواد طلاق بده؟ : ))
کاش بدونیم خونه جواد آقا ماست فروش چه خبر بود که اینقد سرو صدا میومد : ))
بیشتر مثالایه کنجکاوی مربوط به خانوماست : )) چون کلا آدمایه کنجکاو تری هستن : )
حالا فک کنین یکی از این خانومایه همسایه به درجه چشم بصیرت برسه !
تازه میفهمه که شوهرش وقتی کارش ساعت 4 عصر تموم میشه چرا 8 میاد خونه : )))
از بهلول میپرسن تلخ ترین چیز رو بگو , میگه حقیقت
میپرسن چطوری باید تحملش کرد و ایشون میگه با فکر و تعقل
شماها چی ؟ دوست دارین چشم بصیرت میداشتین ؟ : )
میتونستین مشکلاتشو تحمل کنین؟
چقد نوشتم من خسته نباشم : ))
ساعت 3:29 صبح و نزدیک اذون صبح به افق تربت : )
صبحتون بخیر : )
- ۹۴/۰۳/۲۱
خیلی سنگین بود ادمیــــــــــــــن!!
کلا منظور از چشم بصیرت با حرفای شما رو نفهمیدم!
ولی اگه ادم .. این چیزایی که شما مثال زدید بدونه!
باید بگه..ولی نه به صورت ضربتی!
در کل نفهمیدم!
اخه انقدر زود زود مطلب میزارید میایم قبلی رو تحلیل کنیم یه موضوع دیگه میاد وسط!!
مطلب کمتر!درک بهتر!نتیجه بهتر!(حداقل وقتی دیر به دیر میزارید سر مطالب به نتیجه میرسیم که!)