وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

وبلاگ ادمین

ادمین و دوستان

آخرین نظرات
پیوندها

بابا شدم!

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۰ ب.ظ

سلام, وقتتون بخیر : )

یه مدت نبودم شما هم استراحت کنین یکم : دی

بهم خیلی لطف دارین ممنون از همتون : )

 

من مطالبو بیشتر رو اتفاقات دورو برم نوشتم اینم همینطوریه قاعدتا 

این مطلبم به چیزای زیادی ربط داره مخصوصا رفتار پدرم نسبت به خودم : )

 

اول بذارید بگم بابای خودم چجوریه , یکم آشنا بشین : دی

ایشون حدودا 45 سالشون هستش, 2-3 سال دیگه بازنشست آموزش و پرورش میشن,

مقطع ابتدایی درس میدن, 4 تا بچه گُل بزرگ کردن , که یکیشون منم : دی

 

حقیقتا بابای خوبی دارم , خدارو شکر, نصف کارای پدر خودمو واسه بچه هام انجام بدم

بچه هام خوشبخت میشن!

 

به نظر من بابا شدن خیلی سخت میتونه باشه! , فک کن مثلا پسر من با دختر صالح : دی

دوست بشن بعد من بیام بگم اینکارا خوب نیست, چرا همچین کاری کردی؟, یه سیلی ام بزنم!!

 

همه اینا به کنار , تو دلم میدونم جوونی خودم با فلانی دوست بودم!! ,

حتی چند درجه بدتر از پسرمو دختر صالح!!

به نظرتون زجر آور نیست؟ بزنی تو گوش بچت در حالی که خودت اونکارو انجام دادی!

 

نمیدونم مطلبو تونستم برسونم یا نه , اما بابا شدن یا مامان شدن فقط بعد اینکه بچه دنیا اومد

شروع نمیشه , باید قبل بچه دار شدن شرایط پدر بودنو درک کنی, باید بفهمی اگه الان داری با دختر همسایه دوست میشی فردا اگه بچه خودت (دخترت یا پسرت!) اینکارو انجام بده تو چه شرایطی قرار میگیری؟, رفتارت نسبت به اون چیه؟

 

همش مثال دختر همسایه رو زدم : دی , 

چیزای دیگه ای ام هست , مثلا بعضی آقا پسرا تو رنج 13-14 سالگی عادت کردن ماشین بابارو موقع خواب 2در کنن : دی , بعد اینکه بابا میفهمه و یه حرفی بهشون میزنه کلی ناراحت میشن

 

یا مثلا بعضی دختر خانوما اجازه بیرون رفتن با دوستاشون تو سن جوونی یا نوجوونی ندارن

بعضی وقتام که اینکارو پنهونی انجام میدن (مثلا موقع امتحانات پایان ترم که بچه ها امتحان میدنو بر میگردن خونه!) و پدر یا مادرشون میفهمن , دعوا و..

 

گفتن نداره بعضی چیزا ! , ولی حق دارن , مثلا اون آقا پسری که ماشینو برمیداره بدون گواهینامه , حتما تو خیابون براش پیش اومده که نزدیک بوده تصادف کنه ولی بخیر گذشته!

 

یا اون دختر خانومی که پنهونی با دوستاشون رفتن بیرون (حتی بدون نیت بد و مثلا برای خوردن یه بستنی کنار دوستان) خیلی خوب میدونن که بعضی پسرا منتظر همچین سوژه هایی هستن!

چند تا دختر بچه (یا دختر جوون!) که معمولا وقتی چندتا دختر با هم یه جا جمع میشن بلند خندیدن , تیکه انداختن و.. خیلی عادی میشه چون گروهی هستن , این در شرایطیه که موقعی که تنها تو خیابون هستن خجالت میکشن سرشونو بلند کنن موقع راه رفتن!

 

(یه نکته رو لازمه اینجا بگم , ببینین الان شرایط جامعه ما میگه روابط دختر پسر عرف جامعه نیست ,

پس مثالایی که زدم فقط مربوط به خودمونه, چیزی که الان هست!)

 

همه اینا وقتیه که بچمون ندونه که چه کارایی انجام دادیم ! , و فقط خودمون خود خوری کنیم!

حالا یک درصد فک کنین بچتون دفتر خاطرات شمارو خونده , میدونه چه کارایی کردین و..

 

همه ما یه روز پدر یا مادر میشیم (اگر خدا بخواد!) , بهتره قبل از اینکه این محصولو ایجاد کنیم , آفات اطرافشو از الان پاک کنیم ! , نسازیم !

 

از همین الان بابا بشیم : دی , مامان بشین!

 

زیاد حرف زدم : دی , به یکی از بچه ها قول دادم سحر مطلب بذارم  حتما, زودتر میذارم اگه دید سورپرایز باشه واسش : )))

 

شبتون خوش : )

نظرات (۱۰)

بابا سورپراییز....

در درجه اول من معمولا هر کاری میکنم سعی میکنم به موقیت مامانم  فک کنم..تا برای بعدم بد نشه

در درجه دوم توصیه میکنم اگه اهل این کارها بودید تو دفتر خاطرتون ننویسین چون با درد سر بزرگی روبه رو میشد من دیدم که میگم...

ودر درجه ی آخر هیچی به ذهنم نمی رسه فقط من موندم لپ تاب با این همه کاری که انجام میده تو شارژ میشه باهاش کار کرد شما چه جوری بعد سه روووووووووووووز هنوز نیم شارژی!!!!

خدا به خیر کنه چه جوری می خوای واسه ی بچه هاتون وقت بزارین؟؟؟؟؟؟؟؟

شب خووووووووش


پاسخ:
دیگه دیگه : دی
درجه 1 : کار درستیه, کاملا موافقم منم همینو خواستم بگم : )
درجه2 : دفتر خاطرات فقط یه مثال بود , اما بعضی وقتا طوری میشه که طرف فک میکنه این عشق اول و آخرشه و میخواد هیچی کم نذاره واسه همین ثبت خاطرات داخل دفتر خاطرات در مقابل بقیه ی کارایی که واسه عشقش انجام میده چیزی به حساب نمیاد!

بچه های آدم خودشون باتری هستن : )

شبتون خوش : )
رضا جون عزیزم اگه بخوای به این که فردا بچت میفهمه چکارا کگردی فک کنی باید بشی ایت الله تازه ایتالله هم که بشی بازم یه کارایی کردی
من خودم الان میدونم بابام چه کارایی کرده چه کارایی نکرده ولی واسم مهم نیس چون ادم باید از جوونیش استفاده کنه عزیزم
حرفای تورم قبول دارم از روی عقلت حرف میزنی ولی میدونی انجام دادن این کارا خیلی سخته
پاسخ:
سلام مهتی , افتخار دادی داداش : ) , 
بحث آیت الله شدن نیست به قول خودت اونم که بشی بازم یه جای کارت میلنگه
منتها صحبت اینه که یکم رعایت آینده رو بکنیم, پدر و مادرو بهتر بفهمیم (من دیدم طرف به مادر پیرش فوش ناموس میداد!) , از هر 10 تا کار بد 3تاشو بتونیم با فک کردن به بابا شدن آیندمون کنسل کنیم غنیمته

دمت گرم کامنت دادی : )
گناه تو این بود که چیزی بارت بود.....
پاسخ:
:)
سلام
مطلب خیلی قشنگ و آموزنده بود...
همیشه پدرومادرا کارایی بد رو به بچههاشون گوشزد میکنن چون تجربه دارن و نمیخان بچه هاشون شکست بخورن و از این حرفا
ولی مشکل بیشتر جونا حتی خود من(خودمو فاکتور نمی گیرم منم همین طوریم) اینکه دوست دارن خودشون تجربه کنن خودشون به خوبی یا بدی اون کار پی ببرن تا یه جایی هم کار اشتباهی نیست ولی بدیش اینکه اون اشتباه رو دوباره تکرار کنیم!به نظرمنم آینده نگری خیلی خوبه اگه بشه!

حیونی دختر صالح ای جونم باباش پیش مرگش بشه ایشالله خوشبخت بشه با پسرت البته بعید میدونم... خخخخ!!!!!!
--------------------------------------------------------------------------------------
چرا نیاز به پاسخ نیست؟؟؟خوب بزار کارمو توجیح کنم دیگه
توجیح کنم؟؟؟؟
پاسخ:
سلام, لطف دارین شما : )
حرفات درسته من چیزی ندارم اضافش کنم : )

دختر صالح حیوونه مگه عایا : دی , طلاق : )))
---------------
توجیه کن : ))
موضوع این پستت واقعا جالبه عجیب ادم هوس میکنه راجبش پر حرفی کنه
حیف که مث تو میکروفون ندارم. اگه بهم قرض میدی که منبرو آماده کنم!!!!؟؟؟؟

یعنی کسی هست به کارایی که انجام میده فکر کنه و درست تصمیم بگیره؟
امیدوارم بتونم منم کارامو با  آینده نگری انجام بدم یعنی هممون...!!!
پاسخ:
قابل شما رو نداره , میخوای کادوش کنم ببر واسه خودت ؟ : دی
راحت باش هر چه میخواهد دل تنگت بگو : ))

آره مشکل نداره میدم میکروفونو , منتها قبلش با لیوان تمرین کن رو منبر گند نزنی : دی

نمیدونم , امیدوارم باشه همچین بشری : )
منم امیدوارم : )

ظهر بخیر : )
مرسی بدجور میکروفونت چشممو گرفته!!!!
پیشنهادتم خوب بود پس فعلا حرف نمی زنم تا با لیوان تمرین کنم
البته نیازی به تمرین نیست تو پرحرفی استادم.شاگردم میپذیرم احیانا اگه کسی خواست یاد بگیره
البته ناگفته نماند که پیش شما درس پس میدیم...!!!!

و ظهر شما...
فعلا بای
پاسخ:
قابل شما رو نداره : )

پرحرفی وقتیه که حرف بیخود بزنی منو شما بیخودی حرف نمیزنیم که : دی

روز خوش , بای 
خوب بود.قبول دارم.
پاسخ:
تشکر بابت کامنتتون
میدونی بابای من توبچگیش خیلی شیطون بوده منو داداشمم شدیم کپ بابام واسه همینم زیادبه شلوغ کاریامون دعواهامون شیطونیامون گیر نمیده بابام میگه منم یه زمانی مثه شمابودم بقیه ازدست من اروم قرار نداشتند میگه چون تک پسرم بودم که دیگه بدترواسه همین اونم باهامون حسابی رفیقه درکمون میکنه سنای ما اینجوری ایجاب میکنه دیگه چیکارکنیم.
بازم اگه پدرومادرمون به رفتارامون کارامون گیر میدن حق دارن نگرانن اونا که بدی فرزنداشونو نمیخوان همیشه بهترینارو براشون میخوان.
خلاصه اینجوریاست.......
مطالبت جالبن منکه ازخوندنشون لذت میبرم .
پاسخ:
مرسی بابای شما : )
میدونی شیطونی با رفتارای نادرستی که مورد نظر من بود فرق داره , درک کردن اون رفتارا خیلی سخت میشه , واسه همین قبل انجامشون باید خودمونو بابا (یا مامان) آینده ببینیم

دقیقا همینطوره , تنها آدمایی که خوبیه یه نفرو میخوان پدر و مادرش هستن 

ممنونم , شما لطف دارید



مهتی نیاز به ایت الله شدن نیس
ادمین چرا تو همه پستات اسم یه صالح هس؟/
علاقه خاصی بهش داری
بچه ها از مامان باباشون الگو میگیرن طبیعیا اگه بعضی از کارایی ک ما میکنیم اون هم بکنن
پاسخ:
صالح نماده فقط : دی

ممنون بابت دیدگاهتون : )
60%
خواهش میکنم
پاسخ:
: )